محل تبلیغات شما
بسم الله الرحمن الرحیم دردی که در قلبی باری که بر دوشی وقتی چنین ساکت وقتی که خاموشی همدم شدی با خویش خود را بغل کردی همصحبتی تنها تنها هم آغوشی راه نبودن نیست بودن نمی خواهی بانگ رسایی که قهر است با گوشی محتاجی و ناچار فرش جهازت را باید که بفروشی _ باید که نفروشی باری که بر دوشی وقتی نمی فهمم با خود چه می گویی آرام و درگوشی دردی که در قلبی وقتی نمی‌دانم در دل چرا چون سیر با سرکه می جوشی ده بار پرسیدم صد بار نشنیدی ((بازم کجایی تو بی عاطفه کوشی ؟ )) من

با نام خدا/یک آغاز

با نام خدا/ یک سروده از حقیر

با نام خدا/عروض سماعی

باری ,دوشی ,قلبی ,دردی ,بار ,نمی ,در قلبی ,باری که ,بر دوشی ,دوشی وقتی ,که در

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها